ÂãÇÑ ãØÇáÈ
˜á ãØÇáÈ : 613 ˜á äÙÑÇÊ : 23
ÂãÇÑ ˜ÇÑÈÑÇä ÇÝÑÇÏ ÂäáÇíä : [Online] ÊÚÏÇÏ ÇÚÖÇ : 1
˜ÇÑÈÑÇä ÂäáÇíä
ÂãÇÑ ÈÇÒÏíÏ ÈÇÒÏíÏ ÇãÑæÒ : 107 ÈÇÑÏíÏ ÏíÑæÒ : 130 æá ÇãÑæÒ : [Google_Day] æá ÏíÑæÒ : [Google_Yesterday] ÈÇÒÏíÏ åÝÊå : 360 ÈÇÒÏíÏ ãÇå : 612 ÈÇÒÏíÏ ÓÇá : 3865 ÈÇÒÏíÏ ˜áí : 17240 
ÚÖæ ÔæíÏ ÝÑÇãæÔí ÑãÒ ÚÈæÑ¿ ÚÖæíÊ ÓÑíÚ
ãäæí ˜ÇÑÈÑí 
ÎæÔ ÂãÏí : ÂÎÑíä æÑæÏ:/user/profileäÇã ˜ÇÑÈÑí : /user/edit äá ˜ÇÑÈÑíãÔÇåÏå ÑæÝÇíáÇÑÓÇá ÓÊ ÌÏíÏæíÑÇíÔ ÑæÝÇíáÎÑæÌ ÇÒ ÓÇíÊ|
| |
| وب : | |
| پیام : | |
| 2+2=: | |
| (Refresh) | |
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 130
بازدید هفته : 360
بازدید ماه : 612
بازدید کل : 17240
تعداد مطالب : 613
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1
ÚÖæ ÔæíÏ ÝÑÇãæÔí ÑãÒ ÚÈæÑ¿ ÚÖæíÊ ÓÑíÚ
ãäæí ˜ÇÑÈÑí ÎæÔ ÂãÏí : ÂÎÑíä æÑæÏ:/user/profileäÇã ˜ÇÑÈÑí : /user/edit äá ˜ÇÑÈÑíãÔÇåÏå ÑæÝÇíáÇÑÓÇá ÓÊ ÌÏíÏæíÑÇíÔ ÑæÝÇíáÎÑæÌ ÇÒ ÓÇíÊ
ملت واسه تجدید خاطره آلبوم عکساشونونگا میکنن ما هم کافیه زیر تختمونو تمیز کنیم !!! و خداوند زیر تختو آفرید که اتاقمون در عرض ۱۰ دقیقه مرتب شه!! چهارشنبه کلیدم رو دانشگاه جا گذاشته بودم یارو گفت مشخصات بده، گفتم چند تا کلید وصله به یه حلقه. گفت خودشه، بیا بگیر ! ماشین لباسشویی خونمون خییییلیییییی پیشرفتست. کاری به این نداره چه رنگی بهش لباس تحویل میدی نگاه میکنه ببینه چه رنگی بهت میاد دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور یه همچین ادمهای یکی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ. ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﻡ ﻭ ﺷﮑﻤﻤﻮ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﺻﺨﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﻬﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺪﺍﺩ ! تو دسشویی دانشگاه کاغذ زده بودن که آب قطع است یکی با خودکار زیرش نوشته بود دیگه دیره خیلی دیره ! مخالف استقلال رو نوشته پیروزی ! گدا داشتیم تو محلمون ، هرچى خیابون شلوغ تر میشد این فلج تر میشد یه بار راهپیمایى شد این رفت تو کما ! دختره استاتوس نوشته بود : ” نرو !!! دردناک ترین التماس دنیاست خواهش من از لپ تاپم وقتی هنگ می کنه و به پرت پرت میفته!!! ملت واسه تجدید خاطره آلبوم عکساشونونگا میکنن ما هم کافیه زیر تختمونو تمیز کنیم !!! رفتم کبابی، رو تابلوش زده بود ” ۱۰۰% گوسفندی “ بعد خوردن کبابا، فهمیدم منظورش با من بوده که اونجا غذا خوردم یکی از معضلات بچگیم این بود که چرا من نمی تونم مثل شخصیت های کارتون که اشکاشون به دو طرف پرت میشد گریه کنم! به سگها محبت کنی باهات دوست میشن اما اگه به خرمحبت کنی اصلاَ براش فرق نمیکنه ! بس که ثبات شخصیت داره این بزرگوار این همه با خون دل قلک پر کردما گفتگوی کاملاً جدی بین دو دخدر در تاکسی: اولی: مربی تئاترمون قبلاً دستش تومور داشته یکی از تفریحام اینه که وقتی دارم با ماشین رد میشم برا تمام ملت بوق میزنم ودست تکون می دم. طرف یک ساعت میره تو فکر که این کی بود !؟ درقرض دادن پول به دوستانت احتیاط کن مبادا هردو را ازدست بدهی ! اونی کة بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه اونی کة نخواست مارو بالاخره میاد دیدن جسدم
( !!”
بعد من رفتم زیر استاتوسش کامنت گذاشتم :
“ولی به نظر مــن نرو یکی از بهترین نرم افزارهای رایت سی دیه !!”
اصن این دخترها الکی با همه چیز احساسی برخورد می کنن 
)
نظرات شما عزیزان:
| ÇãÊíÇÒ : | äÊíÌå : |
| Çíä äÙÑ ÊæÓØ [Comment_Author] ÏÑ ÊÇÑíÎ [Comment_Date] æ [Comment_Time] ÏÞíÞå ÇÑÓÇá ÔÏå ÇÓÊ | |||
|
[Comment_Gavator] |
[Comment_Content] | ||
ForumPostCountAnswer